بدون عنوان
نیکان و اولین پارک سر پوشیده.
پنجشنبه 21 شهریورماه مامانی مرخصی گرفت تا نیکانی رو ببره پارک ایران لند یا به قول نیکان پارک ایرانی.
صبح پنجشنبه من نیکان و عمه مهتا سه تایی رفتیم پارک.ولی گل پسر ما از همه اسباب بازیها می ترسید و حاضر نشد حتی یک دونش رو سوار بشه.مامانی خیلی حالش گرفته شد.دوست ندارم پسر عزیزم از چیزی بترسه ولی تو که عاشق موتور و ماشین هستی حتی سوار موتور هم نشدی فقط یه کم سوار یه ماشین شدی و با دنده و فرمونش بازی کردی.خلاصه پارک رفتن ما حتی یه ریال هم خرج نداشت.حالا تصمیم گرفتیم چند بار بریم تا کم کم ترس شما بریزه و بری بازی کنی.
این چند تا عکس رو به سختی ازت گرفتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی